شیرین تر از عسل

این روزهای من و تو

این روزهای من و تو که داره مثل باد میگذره و من شاهد بزرگ شدنت هستم

شاهد این که اون دست و پای کوچولوت تند تند داره رشد میکنه و شاهد این

که یکی از همین روزها اسم من و صدا کنی هر چند که من بارها شنیدم که

گفتی ماما  بابایی رو هم آبا صدا میکنی

این روزها وقتی بغلت میکنم تو هم من و بغل میکنی :))))))   دستت رو دور

گردنم حلقه میکنی و لبت رو میچسبونی روی کتفم من عاشق این کارتم

این روزها وقتی میخوای بخوابی انقدر سرت رو کج میکنی که دیگه صورتت پیدا

نیست

این روزها تو انقدر شیرین شدی که من وقتی با تو هستم یاد هیچ کس و هیچ چیز نمیوفتم

دختر شیرینم شما الان 4 ماه 25 روزته  و من از 2 روز پیش لعاب برنجی رو که

دکتر مهربونت گفته بود رو برات شروع کردم از چند روز قبل هم آب سیب رو بهت

دادم که خدارو شکر دوست داری ولی لعاب برنج رو با قیافه کج و کوله میخوری

چون من به تجویز خودم فعلا شکر نریختم حالا شاید هفته ی اول 6 ماهگیت

شکر رو هم اضافه کنم ( 5 ماه 7 روزگی)  قطره ی آهن رو هم با ناراحتی

میخوری وقتی میریزم تو دهنت مثل ادم بزرگا سرت رو تکون میدی و یه ها

میکنی الهی قربونت برم میدونم خیلی بد مزس ولی اینا همش برای سلامتیه

خودته گل ناز 

وقتی با هم دیگه میریم جلوی آینه که بازی کنیم تو دقیقا میفهمی و قبل از

بازی شروع میکنی به قهقه زدن حتی وقتی هم که داری گریه میکنی من

میبرمت جلوی آینه و تو با حالت گریت میخندی و گریه میکنی الهی قربون دختر

باهوشم برم عزیزم من برات کتاب خریدم البته دکتر مهربونت گفت که برات کتاب

تقویتی بخرم که عکساش رو برات میذارم

خوب حالا نوبت عکسه

وقتی از خواب بیدار میشی سریع دستاتو میاری بالا بازی میکنی با دستات

اینم از کتاب تقویت هوش

 این ٢ تا کتابت رو هم خیلی دوست داری مخصوصا ترانه های حسنی رو

اینا هم جدیدا به قصرت اضافه شده