1 سال 1 ماهگی رسپینا کوچولو
سلام دختر کوچولوی من این دفعه خیلی دیر اومدم چند روزی از 13 ماهگیت میگذره این روزها انقدر سرگرم تو شدم که اصلا وقتی برام نمیمونه که بیام و برات مطلب بنویسم انقدر روزها تند تند میگذره که باورم نمیشه که 1 ماه از تولد 1 سالگیت گذشته..
از روزی که 13 ماهه شدی احساس میکنم خیلی بزرگتر از ماه پیش شدی رفتارهات تغییر کرده ... غذا خوردنت ...خوابیدنت .. بازی کردنت....دیگه باید باور کنم دختر کوچولوی من داره کم کم بزرگ میشه نمیدونم چرا هر ماه دلم برای ماه پیشت تنگ میشه بااین که خیلی دوست دارم زودتر بزرگ بشی و منم ی نفس راحت بکشم ولی فکر میکنم که خیلی دلم برای این روزهای پر دغدغه با تو تنگ میشه ....
تو این ماه تونستی بعضی از کلمه ها رو بگی
مثل ............ددر...آب.... چیه....نه.....چی.....نی نی.......دودو (جوجو) .....پیف روم به دیوار(پی پی).....دالی....باشه.... البته باشه رو با سر نشون میدی وقتی میگم رسپینا باشه؟؟؟ سرت رو کج میکنی یعنی باشه وخیلی چیزای دیگه که یادم نمیاد
بازی....
توپ بازی رو خیلی دوست داری با بابایی هر شب توپ بازی میکنی ماشین بازی رو هم همینطور عاشق اینی که یه چیزی دستت باشه و بکشی زمین وراهش ببری.....
همون طوری که قبلا هم گفته بودم موسیقی رو خیلی دوست داری واقعا دوست داری همه ی اهنگهایی که من و بابا دوست داریم تو هم دوست داری وتوی ماشین وقتی اهنگ مورد علاقت رو میذارم سریع شروع میکنی دست زدن و نانای ....
خیلی برام جالبه که کنترل DVD رو میشناسی تا من دستم میگیریم که اهنگ بزارم برات سریع میری جلوی TV و شروع میکنی به دست زدن .. من باید بخاطر علاقه تو به موسیقی از دکتر مهربونت تشکر کنم چون اون بود که به من گفت برای شما تو خونه موسیقی بذارم بجای کارتون منم حرفش رو گوش کردم و هر روز بعد از صبحانه برات اهنگ میذارم و تو هم همیشه یه زمزمه ی خیلی قشنگ با اهنگها داری کاشکی میفهمیدم چی میخونی....
همراه با اهنگ میشینی و بازی میکنی و حدودا یه 1 ساعتی به من کاری نداری منم تو این فاصله به کارهای ناتمام خونه میرسم ...... عزیز دلم از خدا همیشه ی همیشه برای تو و تمام بچها سلامتی رو میخوام امید وارم همیشه شاد خندون و شیطون باشی