مهمونی خونه ی آرتین کوچولو
سلام مامانی
چهار شنبه 12 تیر من و شما رفتیم خونه ی خاله زهره مهمونی خیلی بهمون خوش گذشت 10 ساعت اونجا بودیم
شما و ارتین گوگولی هم حسابی شیطون شدین من و خاله زهره همش باید مراقب شماها باشیم اخه تا غافل میشیم ازتون سریع به هم میپیچین
عزیزم انقدر این 10 ساعت زود گذشت که اصلا نتونستم عکس بندازم ازتون اخه یه سوژه خیلی جالب پیدا شده بود که همش من داشتم فیلم میگرفتم
خاله زهره خیلی زحمت کشیده بود براتون یه سوپ خوش مزه هم درست کرده بود ما هم کلی خونه رو بهم ریختیم اومدیم
خیلی روز خوبی بود کلی بهمون خوش گذشت
عزیزم اینم یادم رفت بگم که 6 تیر هم من و خاله زهره با شما جوجه ها رفتیم پارک ملت از بعد از ظهر بابا رسول و بابایی ارتین گوگولی ما رو رسوندن اونجا و خودشون هم رفتم فوتبال و استخر ما تا شب اونجا تنها بودیم تا این که بابا جوناتون اومدن اونجا شام خوردیم و یکم گل و گفتیم خندیدیم و بعد کل تهران رو زیر پا گذاشتیم برای 4 تا بستنیه ناقابل که متاسفانه همه جا بسته بود و بستنی به آب معدنی تبدیل شد
اینم چندتا عکس از اون شب شما ووروووجک ها