رَسپینا ی عزیزمرَسپینا ی عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره
رَسا ی عزیزمرَسا ی عزیزم، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

حقیقتی شیرین

شمارش معکوس

1391/8/30 12:56
نویسنده : مریم
248 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازم

روزها از پی هم میگذره و من و تو داریم به اون روز بزرگ نزدیک و نزدیکتر میشیم خیلی خوشحالم که دیگه میتونم ببینمت بغلت کنم ببوسمت وای که نمیدونی  الان چه حسی دارم وقتی به این فکر میکنم که از هفته های دیگه من دیگه تو خونه تنها نیستم و تنها دغدغه زندگیم تو میشی و خودمو تجسم میکنم که دارم شیرت میدم یا دارم میخوابونمت کلی برای خودم ذوق میکنم  چه حس قشنگیه مادر بودن خدایا شکرت .....

دیروز برای اخرین بار رفتم سونو گرافی یهو دلم گرفت کلی گریم گرفته بود نمیدونم چرا  ولی گریه نکردم ... 

دخترم حسابی بزرگ شده

رحم حاوی یک جنین زنده و فعال با نمایش سفالیک میباشد

ضربان قلب چنین طبیعی است الهی قربون اون فلبت برم من

و غیره......

راستی تا یادم نرفته اینو بگم بابایی دیشب گفت اسم دخترمون رو عوض کنیم من حسابی شوکه شدم حالا نمیدونم چی میشه ولی مامانی اگه تو اسمت و دوست داری شب که بابا اومد با پات محکم بزن تو صورت بابایی و اعتراض کن البته یه تغییر که باید بدیم تو اسمت چون تو سایت ثبت احوال رسپینا هست راسپینا نیست

راستی دختر خوشگلم من و بابایی یه شعر برات ساختیم که وقتی میخوای بخوابی برات بخونیم البته تا الان بارها برات خوندیم

 

دخترم خوشگل من

بشین کنار دل من

مامان برات قصه میگه      ( البته اینجا وقتی بابایی برات بخونه بجای مامان میشه بابا )

قصه از شادی میگه

دخترم لالا بکن

لالا لالا لالا بکن

دختر ناز مهربون

لالا بکن عزیز جون

قربونت برم که شعرت و میشناسی سریع شروع میکنی به ورجه وورجه .....

 

مراقب خودت باش موش موشک من 

 

 

 

38 هفته کامل



 

 

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

سانی مامی شادیسا
3 آذر 91 16:45
ایییییی جانم انشاله که این انتظار شیرین به سلامتی به پایان میرسه...
بعدا که دختر گلت به دنیا اومد این شعر رو هر بار که براش بخونی واکنشش خیلی جالبه....


مرسی سانی جونم